آموزه هایی برای بهتر زیستن
من آموخته ام وقتی کسی چیزناخوشایندی درباره من می گویدمن بایدبه گونه ای زندگی کنم که هیچ کس آن راباورنکند.
من آموخته ام اکثرچیزهایی که باعث دل نگرانی من هستندهرگزرخ نمی دهند.
من آموخته ام که هردستاوردبزرگی،روزگاری غیرممکن به نظر می رسیده است.
من آموخته ام که بزرگترین مبارزه درزندگی این است که تصمیم بگیریدچه چیزی مهم است وازبقیه چیزهای دیگرصرفنظرکنید.
من آموخته ام که بدون ریسک کردن،شمانمی توانید یک قهرمان شوید.
من آموخته ام که درشمارش اهانت هایی که دیگران به من می کنند،خیلی سریع هستم،امابه ندرت درباره لطمه ای که من به دیگران وارد کرده ام،می اندیشم.
من آموخته ام که یک معیاراخلاقی به اندازه یک قطب نماقابل اعتماداست.
من آموخته ام که شما نبایدخودرابابهترین کاری که دیگران می توانند انجام دهند،مقایسه کنید،بلکه با بهترین کاری که خودتان می توانید انجام دهید،مقایسه کنید.
من آموخته ام که شمانمی توانیدبه کسی پول دهیدتابرای شماتجربه کسب کند.
من آموخته ام که مردم به خودشان اجازه می دهندفقط آن اندازه موفق باشندکه فکرمی کننرسزاوارش هستند.
من آموخته ام بهترین کاری که پدریامادرمی تواندانجام دهداین است که فقط نیمی ازکارراانجام دهد.
من آموخته ام که اگرشمابدترین هارادرزندگی ومردم جست وجوکنید،آن راپیداخواهید کرد.ولی اگر به دنبال بهترین هاباشید،آن راهم پیداخواهیدکرد.
من آموخته ام که جذابیت،برخورداری ازرفتاری مثبت،همدلی وهمیاری بادیگران است،وکاری به جراحی پلاستیک صورت ودماغ ندارد.
من آموخته ام که موفق بودن درمحیط کاراگربه معنای شکست درخانه باشد،بی ارزش است.
من آموخته ام اگرچیزهای جدیدی راامتحان نکنی،چیزجدیدی نمی آموزی.
من آموخته ام شخصی که می گویدنمی توان این کارراانجام دادازبودن شخص دیگری که همان کارراانجام می دهد،متحیرمی شود.
من آموخته ام جدیت درکار،مقصدرانزدیک ترمی کند.
من آموخته ام که مردم بامن همان گونه رفتارمی کنندکه من به آنهااجازه می دهم.
من آموخته ام که اگرکودکی درخانه موردمحبت وتوجه قرارنگیرد،سراغ آن رادرجای دیگری می گیرد.
من آموخته ام آنچه کودک درخانه می آموزدتالحظه مرگ باوی خواهدبود.
من آموخته ام که اگرمشکلی وجودنداشته باشد،فرصت وموقعیتی هم وجودندارد.
من آموخته ام که یا شما رفتارخودراکنترل می کنیدیا آن شماراکنترل می کند.
من آموخته ام که نحوه رفتارمردم بامن،بیشترانعکاس نحوه نگرش آنها نسبت به خودشان است تانحوه نگرش آنهانسبت به من.
من آموخته ام که درون هرشخص بدی ،شخص خوبی هست که سعی می کندبارزشود.
( ازکتاب به بلندای فکرت پروازخواهی کرد)